شکل نوشتاری دیگر این لغت: farfetched
دور از ذهن، باورنکردنی، غیرمحتمل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
I could not believe his far-fetched claims.
نمیتوانستم ادعاهای باورنکردنی او را باور کنم.
His explanation for his absence from work was farfetched and hard to believe.
توجیه او برای غیبتش در محل کار، دور از ذهن و باور کردن آن سخت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «far-fetched» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/far-fetched