رؤیایی، خوابگونه، غیرواقعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The dance performance had a dreamlike atmosphere that mesmerized the audience.
اجرای رقص، فضایی رؤیایی داشت که تماشاگران را مسحور کرد.
Walking through the fog at dawn created a strangely dreamlike experience.
قدم زدن در مه هنگام سحر، تجربهای عجیب و خوابگونه ایجاد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dreamlike» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dreamlike