آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ill-timed

ɪlˈtaɪmd ɪlˈtaɪmd

معنی ill-timed | جمله با ill-timed

adjective

نابه‌هنگام، بی‌موقع، بدموقع، نابجا، بی‌وقت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Her ill-timed joke at the funeral offended many of the mourners.

شوخی بی‌موقع او در مراسم تشییع جنازه بسیاری از عزاداران را آزرده‌خاطر کرد.

The ill-timed arrival of the bus made me late for my appointment.

آمدن بدموقع اتوبوس باعث شد تا دیر به قرارم برسم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an ill-timed remark

گفته‌ی نابه‌هنگام

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ill-timed

ارجاع به لغت ill-timed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ill-timed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ill-timed

لغات نزدیک ill-timed

پیشنهاد بهبود معانی