فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Prophecy

ˈprɑːfəsi ˈprɒfəsi

شکل جمع:

prophecies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

غیبگویی، نبوت، پیغمبری، پیشگویی، رسالت، ابلاغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the prophecies of the prophet

پیشگویی‌های پیامبر

The prophecy of the blind old man was fulfilled.

پیش‌بینی پیرمرد کور درست درآمد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prophecy

  1. noun prediction
    Synonyms:
    forecast prognosis presage divination oracle vision prognostication foretelling augury prevision cast revelation soothsaying second sight apocalypse

ارجاع به لغت prophecy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prophecy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prophecy

لغات نزدیک prophecy

پیشنهاد بهبود معانی