آخرین به‌روزرسانی:

Hindsight

ˈhaɪndsaɪt ˈhaɪndsaɪt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

بازنگری، نگاه به گذشته، بینش، فهم، آگاهی، درک (پس‌از واقعه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

We didn’t know it then, but with hindsight, we can see the warning signs.

آن موقع نمی‌دانستیم، اما با بازنگری، می‌توانیم علائم هشدار را ببینیم.

I now realize my mistakes with the benefit of hindsight.

با نگاه به گذشته اکنون به اشتباهات خود پی می‌برم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

In hindsight, selling the house was a bad decision.

آگاهی پس‌از فروش خانه نشان می‌دهد که این کار تصمیم بدی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hindsight

  1. noun retrospect
    Synonyms:
    knowledge experience recollection remembering wisdom looking back 20/20 vision Monday morning quarterbacking

ارجاع به لغت hindsight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hindsight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hindsight

لغات نزدیک hindsight

پیشنهاد بهبود معانی