آخرین به‌روزرسانی:

Judiciousness

dʒuˈdɪʃ.əs.nəs dʒuˈdɪʃ.əs.nəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

قضاوت درست، تشخیص صحیح، خردورزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Her judiciousness in making financial decisions impressed everyone.

خردورزی او در تصمیم‌گیری‌های مالی همه را تحت‌تاثیر قرار داد.

Judiciousness in resource allocation is crucial for sustainable growth.

تشخیص صحیح در تخصیص منابع برای رشد پایدار بسیار مهم است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت judiciousness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «judiciousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/judiciousness

لغات نزدیک judiciousness

پیشنهاد بهبود معانی