Insanitary

ɪnˈsænəteri ɪnˈsænətri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
غیربهداشتی، غیرصحی، ناسالم، مضر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insanitary

  1. adjective Not sanitary or healthful
    Synonyms: unsanitary, unhealthful

ارجاع به لغت insanitary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insanitary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insanitary

لغات نزدیک insanitary

پیشنهاد بهبود معانی