آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Hardship

ˈhɑːrdʃɪp ˈhɑːdʃɪp

معنی hardship | جمله با hardship

C1

سختی، محنت، مشقت، بی‌نوایی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the hardships caused by war

سختی‌های ناشی از جنگ

The old woman lived in hardship.

پیرزن در سختی زندگی می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to suffer hardship

سختی کشیدن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hardship

لغات هم‌خانواده hardship

ارجاع به لغت hardship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hardship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hardship

لغات نزدیک hardship

پیشنهاد بهبود معانی