آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ آبان ۱۴۰۴

    Drudgery

    ˈdrʌdʒəri ˈdrʌdʒəri

    معنی drudgery | جمله با drudgery

    noun uncountable

    جان‌کنی‌، مشقت، کار پرزحمت، کار طاقت‌فرسا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Modern technology has helped reduce the drudgery of daily chores.

    فناوری مدرن به کاهش مشقت کارهای روزمره کمک کرده است.

    For many workers, factory jobs are nothing but drudgery.

    برای بسیاری از کارگران، کار در کارخانه چیزی جز جان‌کنی نیست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the drudgery of work in rug weaving workshops

    مشقت کار در گارگاه‌های فرش‌بافی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد drudgery

    1. noun hard, tedious work
      Synonyms:
      labor toil struggle sweat grind chore workout slavery gruntwork elbow grease daily grind rat race menial labor backbreaker travail
      Antonyms:
      snap

    سوال‌های رایج drudgery

    معنی drudgery به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی drudgery در زبان فارسی به «کار سخت و یکنواخت»، «زحمت طاقت‌فرسا» یا «کار کسل‌کننده و پرزحمت» ترجمه می‌شود.

    این واژه به نوعی فعالیت یا شغلی اشاره دارد که بسیار خسته‌کننده، تکراری، کم‌ارزش و بدون جذابیت است و اغلب باعث احساس خستگی جسمی و ذهنی در فرد می‌شود. Drudgery معمولاً به کارهای دشوار و پرزحمت گفته می‌شود که انگیزه و رضایت کمی به همراه دارند.

    از نظر معنایی، drudgery تصویری از کارهای روزمره و معمولی است که بدون تنوع و هیجان انجام می‌شوند و ممکن است شامل کارهای یدی، وظایف تکراری اداری، نظافت، یا هر نوع فعالیتی باشد که نیازمند صرف انرژی زیاد ولی بدون چشم‌انداز موفقیت یا لذت است. این نوع کار معمولاً با حس سرخوردگی، خستگی و بی‌حوصلگی همراه است و می‌تواند تأثیر منفی بر روحیه و سلامت روان فرد داشته باشد.

    در حوزه جامعه‌شناسی و اقتصاد، مفهوم drudgery نشان‌دهنده‌ی بخشی از کارهای شغلی است که به دلیل ماهیت سخت و تکراری خود، کمتر مورد توجه و احترام قرار می‌گیرند. این نوع فعالیت‌ها معمولاً توسط اقشار کم‌درآمد یا در شرایطی انجام می‌شوند که امکان ارتقاء و پیشرفت شغلی محدود است. اهمیت شناخت drudgery در تحلیل شرایط کاری و حقوق بشر بسیار برجسته است، زیرا توجه به این مسئله می‌تواند راهگشای بهبود شرایط کاری و افزایش رضایت شغلی شود.

    از نظر روانشناسی، تجربه‌ی drudgery می‌تواند منجر به بروز استرس، افسردگی و کاهش انگیزه شود. افراد درگیر با چنین کاری ممکن است احساس کنند که وقت و انرژی خود را هدر می‌دهند و آینده‌ای روشن برای خود نمی‌بینند. بنابراین، ایجاد تنوع، فراهم کردن فرصت‌های یادگیری و رشد و بهبود شرایط محیط کار از راهکارهای مقابله با اثرات منفی drudgery است.

    در ادبیات و هنر، واژه‌ی drudgery اغلب برای تأکید بر سختی‌ها و دشواری‌های زندگی روزمره به کار می‌رود. نویسندگان و شاعران از این کلمه برای توصیف زندگی خسته‌کننده و طاقت‌فرسای شخصیت‌ها یا شرایط اجتماعی استفاده می‌کنند تا مخاطب با احساسات و دشواری‌های آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کند.

    drudgery نمادی از سختی‌ها و چالش‌های کارهای کم‌ارزش و پرزحمت است که بخش بزرگی از زندگی بسیاری از افراد را تشکیل می‌دهد. آشنایی با این واژه و درک ابعاد مختلف آن به ما کمک می‌کند تا به اهمیت عدالت و بهبود شرایط کاری پی ببریم و تلاش کنیم فضای کار را انسانی‌تر و پربارتر کنیم.

    ارجاع به لغت drudgery

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «drudgery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drudgery

    لغات نزدیک drudgery

    • - drubbing
    • - drudge
    • - drudgery
    • - drug
    • - drug abuse
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.