شکل جمع:
perilsخطر، مخاطره، سیج
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
in constant peril of death
در معرض خطر دائمی مرگ
he recks not of the peril.
او از آن خطر باک ندارد.
به خطر انداختن، به مخاطره انداختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
soldiers daily periled their lives.
سربازان هر روز جان خود را به خطر میانداختند.
با به خطر انداختن خود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peril» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peril