با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Notability

ˌnoʊtəˈbɪlɪti ˌnəʊtəˈbɪlɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
برجستگی، اهمیت، شهرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد notability

  1. noun A position of exalted widely recognized importance
    Synonyms: distinction, eminence, eminency, fame, glory, illustriousness, luster, mark, note, preeminence, prestige, prominence, prominency, renown
  2. noun An important, influential person
    Synonyms: notable, precedence, character, dignitary, eminence, leader, lion, nabob, notoriety, personage, big-timer, luminary, heavyweight, somebody, someone, vip, big shot, esteem, leading-light, big wheel, bigwig, muckamuck, guiding-light

ارجاع به لغت notability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/notability

لغات نزدیک notability

پیشنهاد بهبود معانی