آخرین به‌روزرسانی:

Responsibly

rɪˈspɑːnsəbli rɪˈspɒnsəbli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

مسئولانه، به‌طور معقول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The mayors are more responsibly concerned with employment than other public officials.

شهرداران مسئولانه‌تر از سایر مقامات دولتی به فکر اشتغال هستند.

to act responsibly

به‌طور معقول و مسئولانه عمل کردن

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده responsibly

  • adverb
    responsibly

ارجاع به لغت responsibly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «responsibly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/responsibly

لغات نزدیک responsibly

پیشنهاد بهبود معانی