با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rule The Roost

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • idiom
    ارباب بودن، سروری کردن، حکومت کردن، اداره کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rule the roost

  1. verb be in charge of a place
    Synonyms: crack the whip, play first fiddle, ride herd, wear the pants

ارجاع به لغت rule the roost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rule the roost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rule-the-roost

لغات نزدیک rule the roost

پیشنهاد بهبود معانی