قاعدهی تجربی، قانون کلی، قانون نانوشته، قاعدهی سرانگشتی (قانون کلی مبتنیبر تجربه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As a rule of thumb, it’s wise to check your tire pressure every month.
بر حسب تجربه، عاقلانه است که هر ماه فشار باد لاستیک خود را چک کنید.
As a rule of thumb, it's best to arrive at least 15 minutes early for any appointment.
بنا به تجربه، بهتر است که برای هر قراری حداقل ۱۵ دقیقه زودتر در محل حاضر شوید.
The rule of thumb for saving money is to put at least 10% of your income into a savings account.
قانون نانوشتهی پسانداز پول این است که حداقل ده درصد از درآمد خود را در حساب پسانداز قرار دهید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rule of thumb» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rule-of-thumb