برتری، تسلط، غلبه، چیرگی، نفوذ، سلطه
The company's dominance in the market was by its high sales and large customer base.
برتری این شرکت در بازار بهدلیل فروش بالا و مشتریان زیاد بود.
The team's dominance on the field was evident in their overwhelming victory.
تسلط بالای این تیم در زمین در پیروزی آنها مشهود بود.
The company's dominance in the market was challenged by a new competitor.
برتری این شرکت در بازار توسط رقیب جدیدی بهچالش کشیده شد.
the British dominance in Western Europe
برتری انگلیس در اروپای غربی
روانشناسی سلامت روان سلطهگری، تسلط، نفوذ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سلامت روان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The lion's dominance over the other animals was unquestioned.
سلطهگری شیر بر سایر حیوانات مسلم بود.
The dominance of male was evident in the way he commanded the group.
تسلط مرد در نحوهی فرماندهی او بر گروه مشهود بود.
زیستشناسی غلبه، بارزیت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
The dominance of the gene for curly hair was evident in the entire family.
بارزیت ژن موهای مجعد در تمام خانواده مشهود بود.
The trait of aggression is dominance in the breed of dogs.
صفت پرخاشگری بارزیتی در نژاد سگها است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dominance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dominance