آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Dominance

ˈdɑːmənəns ˈdɒmənəns

معنی dominance | جمله با dominance

noun uncountable C2

برتری، تسلط، غلبه، چیرگی، نفوذ، سلطه

The company's dominance in the market was by its high sales and large customer base.

برتری این شرکت در بازار به‌دلیل فروش بالا و مشتریان زیاد بود.

The team's dominance on the field was evident in their overwhelming victory.

تسلط بالای این تیم در زمین در پیروزی آن‌ها مشهود بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company's dominance in the market was challenged by a new competitor.

برتری این شرکت در بازار توسط رقیب جدیدی به‌چالش کشیده شد.

the British dominance in Western Europe

برتری انگلیس در اروپای غربی

noun uncountable

روان‌شناسی سلامت روان سلطه‌گری، تسلط، نفوذ

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The lion's dominance over the other animals was unquestioned.

سلطه‌گری شیر بر سایر حیوانات مسلم بود.

The dominance of male was evident in the way he commanded the group.

تسلط مرد در نحوه‌ی فرماندهی او بر گروه مشهود بود.

noun uncountable

زیست‌شناسی غلبه، بارزیت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

The dominance of the gene for curly hair was evident in the entire family.

بارزیت ژن موهای مجعد در تمام خانواده مشهود بود.

The trait of aggression is dominance in the breed of dogs.

صفت پرخاشگری بارزیتی در نژاد سگ‌ها است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dominance

ارجاع به لغت dominance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dominance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dominance

لغات نزدیک dominance

پیشنهاد بهبود معانی