فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rhetor

ˈɹɛ.təɹ ˈɹɛtə

شکل جمع:

rhetors

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

معلم بلاغت، معلم شیواسخنی

Our school hired a new rhetor to enhance our students' abilities in public speaking.

مدرسه‌ی ما معلم بلاغت جدیدی استخدام کرد تا توانایی‌های دانش‌آموزان ما در صحبت در جمع را افزایش دهد.

The rhetor taught us the art of persuasive speaking.

معلم شیواسخنی هنر سخن گفتن متقاعدکننده را به ما آموخت.

noun countable

سخنور، ناطق (در یونان باستان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

In ancient Greece, the rhetors were highly respected.

در یونان باستان، سخنوران بسیار مورد احترام بودند.

The rhetor captivated the audience.

ناطق مخاطب را مجذوب خود کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت rhetor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rhetor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rhetor

لغات نزدیک rhetor

پیشنهاد بهبود معانی