Silver-tongued

ˈsɪlvəˈtʌŋd ˈsɪlvəˈtʌŋd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    ادبی زبان‌آور، چرب‌زبان (کسی که با گفتار خود در متقاعد کردن دیگران مهارت دارد)
    • - The silver-tongued professor captivated his students with his eloquent lectures.
    • - استاد زبان‌آور با سخنرانی‌های شیوای خود شاگردانش را مجذوب خود کرد.
    • - The silver-tongued lawyer was able to convince the jury of his client's innocence.
    • - این وکیل چرب‌زبان توانست هیئت منصفه را به بی‌گناهی موکلش متقاعد کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد silver-tongued

  1. adjective Fluently persuasive and forceful
    Synonyms: eloquent, fluent, articulate, oratorical, smooth-spoken, mellifluous, facund, facile, glib, silver

ارجاع به لغت silver-tongued

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «silver-tongued» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/silver-tongued

لغات نزدیک silver-tongued

پیشنهاد بهبود معانی