با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stagy

ˈsteɪdʒi ˈsteɪdʒi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از stagey به‌ جای stagy استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

adjective
درخور نمایشگاه، نمایشی، صحنه‌ای، مناسب نمایش، پرجلوه
- a stagy way of talking
- روش حرف زدن به تقلید از بازیگران
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stagy

  1. adjective Having characteristics of the stage especially an artificial and mannered quality
    Synonyms: showy, thespian, dramatic, stagey, affected

ارجاع به لغت stagy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stagy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stagy

لغات نزدیک stagy

پیشنهاد بهبود معانی