Stylistic

    staɪˈlɪstɪk staɪˈlɪstɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    وابسته به انشای ادبی، مربوط به سبک، سبک‌شناختی، شیوه‌گرایانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - the stylistic characteristics of Nima's poetry
    - ویژگی‌های سبک شعر نیما
    - Her artistic choices were purely stylistic.
    - انتخاب‌های هنری او صرفاً سبک‌شناختی بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده stylistic

    ارجاع به لغت stylistic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stylistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stylistic

    لغات نزدیک stylistic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند