امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Supernumerary

    ˌsuːpəˈnjuːmərəri ˌsuːpəˈnjuːmərəri
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    زیاده، بیش از اندازه عادی، فوق عددی، اضافی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد supernumerary

    1. adjective being more than is needed, desired, or appropriate
      Synonyms:
      extra excess surplus redundant spare superfluous de trop supererogatory
    1. adjective going beyond moderation and reason
      Synonyms:
      excessive exaggerated effusive
    1. noun a minor actor in crowd scenes
      Synonyms:
      extra spear-carrier
    1. adjective exceeding the required or desired number or amount; superfluous:
      Synonyms:
      superfluous

    ارجاع به لغت supernumerary

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «supernumerary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supernumerary

    لغات نزدیک supernumerary

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی