فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Superordinate

ˌsuːpərˈɔːrdɪnət ˌsuːpərˈɔːdɪnət

شکل جمع:

superordinates

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

فرادست، دسته‌بندی بالاتر، گروه بالاتر، طبقه‌بندی بالاتر

Justice is the superordinate of all laws.

عدالت، فرادست همه‌ی قوانین است.

The superordinate of mammals includes humans, dogs, and elephants.

دسته‌بندی بالاتر پستانداران شامل انسان‌ها، سگ‌ها و فیل‌ها می‌شود.

noun countable

دسته‌بندی بالاتر کلمات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The term "vehicle" is a superordinate of words like "truck," "car," and "motorcycle."

کلمه‌ی "وسیله‌ی نقلیه" دسته‌بندی بالاتر کلماتی مانند "کامیون"، "خودرو" و "موتورسیکلت" است.

Color serves as a superordinate, with red, blue, and green being its hyponyms.

رنگ به‌عنوان دسته‌بندی بالاتر عمل می‌کند و قرمز، آبی و سبز زیرمجموعه‌های آن هستند.

noun countable

شخص بالاتر، مافوق، ارشد، مدیر، رئیس، فرادست

The superordinate held a meeting with all subordinates to discuss the new strategy.

رئیس جلسه‌ای با تمام زیردستان برای بحث در مورد استراتژی جدید برگزار کرد.

Effective communication between the superordinate and subordinates is crucial for team success.

ارتباط مؤثر بین ارشد و زیردستان برای موفقیت تیم بسیار مهم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The new superordinate implemented several changes to improve efficiency.

مدیر جدید چندین تغییر برای بهبود کارایی ایجاد کرد.

adjective

بالاتر، کلی، جامع

The superordinate idea in the project encompasses several smaller tasks that need to be completed.

ایده‌ی جامع در این پروژه شامل چندین کار کوچک است که باید انجام شوند.

The superordinate goal of the organization is to foster unity and productivity across all departments.

هدف بالاتر سازمان، پرورش اتحاد و بهره‌وری در تمامی بخش‌ها است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد superordinate

  1. noun one of greater rank or station or quality
    Synonyms:
    superior higher-up
    Antonyms:
    inferior
  1. noun a word that is more generic than a given word
    Synonyms:
    hypernym superordinate word

ارجاع به لغت superordinate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «superordinate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/superordinate

لغات نزدیک superordinate

پیشنهاد بهبود معانی