آخرین به‌روزرسانی:

Make Redundant

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

مازاد اعلام کردن، اخراج کردن (به دلیل عدم نیاز)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The company had to make several employees redundant due to the economic downturn.

شرکت به دلیل رکود اقتصادی مجبور شد چندین کارمند را مازاد اعلام کند (اخراج کند).

New technology often makes some jobs redundant.

فناوری جدید اغلب برخی مشاغل را مازاد (غیر ضروری) می کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت make redundant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make redundant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-redundant

لغات نزدیک make redundant

پیشنهاد بهبود معانی