آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ آذر ۱۴۰۳

    Patronize

    ˈpeɪ- / / ˈpæ- ˈpætrənaɪz

    گذشته‌ی ساده:

    patronized

    شکل سوم:

    patronized

    سوم‌شخص مفرد:

    patronizes

    وجه وصفی حال:

    patronizing

    توضیحات:

    شکل نوشتاری معنای اول و دوم این لغت در انگلیسی بریتانیایی: patronise

    معنی patronize | جمله با patronize

    verb - transitive

    رئیس‌وار رفتار کردن، آقامنش رفتار کردن، ارباب‌وار رفتار کردن، با تکبر با کسی حرف زدن، تحقیرآمیز صحبت کردن

    I have been patronizing this store for years.

    من سال‌هاست از این مغازه خرید می‌کنم.

    He tried to patronize me by acting too familiarly.

    او سعی کرد که با خودمانی رفتار‌کردن مرا کوچک کند.

    verb - transitive formal

    مشتری جایی بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    We always patronize the local coffee shop on weekends.

    ما همیشه آخرهفته‌ها مشتری کافی‌شاپ محلی هستیم.

    She decided to patronize the new bakery that opened downtown.

    او تصمیم گرفت مشتری نانوایی جدیدی که در مرکز شهر افتتاح شده است باشد.

    verb - transitive

    حمایت کردن، هواداری کردن، حامی بودن

    They plan to patronize the community theater to help keep it alive.

    آن‌ها قصد دارند از تئاتر اجتماعی حمایت کنند تا به پابرجا نگه داشتن آن کمک کنند.

    He hoped to patronize the charity by attending their fundraising gala.

    او امیدوار بود با شرکت در جشن جمع‌آوری کمک‌های مالی از این خیریه حمایت کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد patronize

    1. verb condescend
      Synonyms:
      look down on talk down to treat as inferior deign stoop indulge favor treat badly be gracious to be overbearing treat like a child snub pat on the back toss a few crumbs
      Antonyms:
      be humble be modest
    1. verb support a cause
      Synonyms:
      help assist back promote maintain sponsor fund foster befriend subscribe to
      Antonyms:
      oppose antagonize contend
    1. verb do business at an establishment
      Synonyms:
      buy shop at purchase from shop with trade with frequent deal with give business to be a customer be a client habituate
      Antonyms:
      ignore use competition

    سوال‌های رایج patronize

    گذشته‌ی ساده patronize چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده patronize در زبان انگلیسی patronized است.

    شکل سوم patronize چی میشه؟

    شکل سوم patronize در زبان انگلیسی patronized است.

    وجه وصفی حال patronize چی میشه؟

    وجه وصفی حال patronize در زبان انگلیسی patronizing است.

    سوم‌شخص مفرد patronize چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد patronize در زبان انگلیسی patronizes است.

    ارجاع به لغت patronize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «patronize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/patronize

    لغات نزدیک patronize

    • - patronal
    • - patroness
    • - patronize
    • - patronymic
    • - patroon
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.