با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Never-ending

    ˌnevərˈrendɪŋ ˌnevəˈrendɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C1
    بی‌انتها، پایان‌ناپذیر، بی‌پایان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Keeping the house neat and clean is a never-ending battle.
    - تمیز و مرتب نگه داشتن خانه نبردی بی‌انتها است.
    - Writing a dictionary is a never-ending task.
    - نوشتن لغت‌نامه کاری پایان‌ناپذیر است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد never-ending

    1. adjective continual, unceasing
      Synonyms: amaranthine, boundless, ceaseless, constant, continuous, endless, eternal, everlasting, immortal, incessant, interminable, nonstop, perpetual, persistent, relentless, timeless, unbroken, unchanging, uninterrupted, unremitting
      Antonyms: ceasing, ending, halting, intermittent, interrupted

    ارجاع به لغت never-ending

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «never-ending» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/never-ending

    لغات نزدیک never-ending

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی