امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Miscount

    ˌmɪsˈkaʊnt ˌmɪsˈkaʊnt ˌmɪsˈkaʊnt ˌmɪsˈkaʊnt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      miscounted

    • شکل سوم:

      miscounted

    • سوم‌شخص مفرد:

      miscounts

    • وجه وصفی حال:

      miscounting

    معنی

    noun adverb
    غلط شمردن، بد حساب کردن، بد تعبیر کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد miscount

    1. noun A specific miscalculation
      Synonyms:
      miscalculation wrong total incorrect sum
    1. verb
      Synonyms:
      misestimate err miscalculate

    ارجاع به لغت miscount

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «miscount» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/miscount

    لغات نزدیک miscount

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return