شکل جمع:
fluffsکرک، خواب پارچه، موهای نرم و کوتاه اطراف لب و گونه، کرکدار شدن، نرم کردن، اشتباه کردن، خبط کردن، پف، بادکردگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My sweater gives off a lot of fluff.
ژاکت من خیلی پرز میریزد.
a bit of fluff (stuff or skirt)
دختر داف، زن سکسی، زن جذاب، زن خوشگل
شکل جمع fluff در زبان انگلیسی fluffs است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fluff» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fluff