صفت تفضیلی:
more fluentlyصفت عالی:
most fluentlyخوب، راحت، روان، سلیس، بهراحتی، بهروانی، باشیوایی، باسلاست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The actor delivered his lines fluently, captivating the audience with his performance.
بازیگر دیالوگهایش را بهراحتی گفت و تماشاگران را شیفتهی اجرای خود کرد.
He speaks Spanish fluently after living in Spain for several years.
او بعد از سالها زندگی در اسپانیا اسپانیایی را روان صحبت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fluently» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fluently