با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Floss

flɑːs / / flɒːs flɒs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    flossed
  • شکل سوم:

    flossed
  • سوم شخص مفرد:

    flosses
  • وجه وصفی حال:

    flossing
  • شکل جمع:

    flosses

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    کج، کژ، ابریشم خام، نخاله ابریشم
    • - I brush and floss my teeth every night.
    • - من هرشب دندان‌های خود را مسواک می‌زنم و نخ می‌کشم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد floss

  1. noun A soft thread for cleaning the spaces between the teeth
    Synonyms: dental-floss

ارجاع به لغت floss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «floss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/floss

لغات نزدیک floss

پیشنهاد بهبود معانی