آخرین به‌روزرسانی:

Bloodhound

ˈblʌdhaʊnd ˈblʌdhaʊnd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی سگ بلادهاند (نوعی سگ شکاری)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The bloodhound's droopy ears give it a distinctive appearance.

گوش‌های آویزان سگ بلادهاند ظاهری متمایز به آن می‌بخشد.

The bloodhound is known for its deep, melodious howl.

سگ بلادهاند برای زوزه‌ی عمیق و آهنگینش شناخته شده است.

noun countable

(مجازاً) کارآگاه، فرد تعقیب‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He was known as a bloodhound in his search for the truth.

او در جست‌وجوی حقیقت مانند یک کارآگاه شناخته می‌شد.

The bloodhound tracked the trail of the bank robber.

کارآگاه رد دزد بانک را دنبال کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bloodhound

  1. noun A breed of large powerful hound of European origin having very acute smell and used in tracking
    Synonyms:
    sleuthhound

ارجاع به لغت bloodhound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bloodhound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bloodhound

لغات نزدیک bloodhound

پیشنهاد بهبود معانی