فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Detector

dɪˈtektər dɪˈtektə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun countable
    ردیاب، یابنده، کشف‌کننده، موج‌یاب، آشکارگر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد detector

  1. noun indicator
    Synonyms: pointer, revealer, warner, locater, discoverer, radar, spotter

ارجاع به لغت detector

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detector» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detector

لغات نزدیک detector

پیشنهاد بهبود معانی