شکل جمع:
peepersکالبدشناسی چشم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
She gently closed her peepers.
چشمهایش را بهآرامی بست.
His tired peepers struggled to stay open.
چشمهای خستهی او تلاش میکردند که باز بمانند.
چشمچران، چشمهیز، هیزنگر، دیدزن (شخص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The peeper lurked outside his neighbor's window.
چشمچران بیرون از پنجرهی همسایه کمین کرده بود.
They arrested the peeper.
آنها دیدزن را دستگیر کردند.
جانورشناسی غورغوری (نوعی قورباغهی درختی که صدای بلندی دارد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The peeper croaked loudly.
غورغوری با صدای بلند غورغور کرد.
We heard the distant call of the peeper while walking through the woods.
وقتی در جنگل قدم میزدیم، صدای غورغوری را از دور شنیدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peeper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peeper