با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Peephole

    ˈpiːphoʊl ˈpiːphəʊl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: spyhole

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    چشمی در

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I looked through the peephole to see who was knocking on my door.
    - از چشمی در نگاه کردم تا ببینم چه کسی در خانه‌ام را می‌زند.
    - The hotel room had a faulty peephole, making it difficult to see outside.
    - اتاق هتل یک چشمی در خراب داشت که دیدن بیرون را دشوار می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد peephole

    1. noun A hole (in a door or an oven etc) through which you can peep
      Synonyms: crevice, slit, eyehole, slot, aperture, spyhole, eyelet, judas, opening

    ارجاع به لغت peephole

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «peephole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/peephole

    لغات نزدیک peephole

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی