در معنای دوم همچنین میتوان از Judas iscariot به جای Judas استفاده کرد.
خائن، نامرد، بیوفا، دورو، آدمفروش (معمولاً بین دوستان)
He was a Judas who betrayed his closest friend for money.
او خائنی بود که نزدیکترین دوستش را بهخاطر پول فروخت.
I trusted him, but he turned out to be a Judas.
به او اعتماد داشتم، اما معلوم شد که آدمفروش است.
یهودا (شخصی که به مسیح خیانت کرد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Like Judas, he turned on his friend.
او هم مانند یهودا به دوستش پشت کرد.
The actions of Judas had profound consequences.
اقدامات یهودا پیامدهای عمیقی داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «judas» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/judas