آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Constabulary

kənˈstæbjeleri kənˈstæbjələri

معنی constabulary | جمله با constabulary

noun countable

شهربانی، ژاندارمری، نیروی انتظامی (غیر از ارتش)، ناحیه یا محله ی تحت مراقبت پاسبان، پاسبانان یک محل، نیروی شهربانی

It seemed that you had joined the constabulary.

به نظر می‌رسید که شما به نیروی انتظامی پیوسته‌اید.

All members of the local constabulary were on the alert for the escaped convict.

همه اعضای ژاندارمری محلی برای مجرم فراری آماده باش بودند.

adjective

پاسبانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد constabulary

  1. noun the force of policemen and officers
    Synonyms:
    police police-force law sp interpol cheka mvd ogpu nkvd

ارجاع به لغت constabulary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constabulary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/constabulary

لغات نزدیک constabulary

پیشنهاد بهبود معانی