آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Constance

ˈkɑːnstəns ˈkɒnstəns

معنی constance

اسم خاص مؤنث

دریاچه‌ی کنستانس (بین سویس و آلمان و اتریش - اسم کامل آن: Lake (of) Constance)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد constance

  1. noun A lake in southeastern Germany on the northern side of the Swiss Alps; forms part of the Rhine River
    Synonyms:
    bodensee lake-constance
  1. noun The council in 1414-1418 that succeeded in ending the Great Schism in the Roman Catholic Church
    Synonyms:
    Council of Constance

ارجاع به لغت constance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/constance

لغات نزدیک constance

پیشنهاد بهبود معانی