با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Interpol

ˈɪnt̬ərpɑːl ˈɪntəpɒl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    پلیس بین‌المللی، اینترپل، سازمان بین المللی پلیس جنایی
    • - Cowley was talking with Interpol on the phone.
    • - کاولی با اینترپل تلفنی صحبت می کرد.
    • - Detectives launched an operation involving Interpol and Nigerian police.
    • - کارآگاهان عملیاتی را با حضور پلیس اینترپل و نیجریه آغاز کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد interpol

  1. noun
    Synonyms: aspac, cacm, ecsc, efta, euratom, icrc, lafta, oas, oau, ocam, oecd, opec, wcc

ارجاع به لغت interpol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interpol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/interpol

لغات نزدیک interpol

پیشنهاد بهبود معانی