پیشاهنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boy scout helped an elderly woman cross the street.
پیشاهنگ به یک زن مسن کمک کرد تا از خیابان رد شود.
My little brother joined the boy scouts last year.
برادر کوچکم پارسال به پیشاهنگها پیوست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «boy scout» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boy-scout