فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Polestar

معنی و نمونه‌جمله‌ها

( star north )(نجوم) ستاره قطبی، راهنما، هادی، موردتوجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

our sole polestar in rebuilding the country...

یگانه رهنمون ما در امر باز‌سازی کشور...

She soon became the polestar of everyone's admiration.

به‌زودی مرکز تحسین همگان شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polestar

  1. noun The brightest star in Ursa Minor; at the end of the handle of the Little Dipper; the northern axis of the earth points toward it
    Synonyms:
    north-star polar-star polaris pole-star guide

ارجاع به لغت polestar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polestar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/polestar

لغات نزدیک polestar

پیشنهاد بهبود معانی