فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Negligence

ˈneɡlɪdʒns ˈneɡlɪdʒns

شکل جمع:

negligences

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2

قصور، اهمال، فراموش‌کاری، غفلت، فروگذاشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The accident was caused by the driver's negligence.

تصادف به‌دلیل بی‌دقتی راننده بود.

negligence in the performance of duties

فروگذاری در انجام وظایف

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد negligence

  1. noun carelessness
    Synonyms:
    neglect inattention thoughtlessness heedlessness disregard oversight laxity laxness neglectfulness forgetfulness inattentiveness failure unpreparedness

ارجاع به لغت negligence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «negligence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/negligence

لغات نزدیک negligence

پیشنهاد بهبود معانی