شکل جمع:
negligencesقصور، اهمال، فراموشکاری، غفلت، فروگذاشت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The accident was caused by the driver's negligence.
تصادف بهدلیل بیدقتی راننده بود.
negligence in the performance of duties
فروگذاری در انجام وظایف
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «negligence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/negligence