با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Negligence

ˈneɡlɪdʒns ˈneɡlɪdʒns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    negligences

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
قصور، اهمال، فراموش‌کاری، غفلت، فروگذاشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The accident was caused by the driver's negligence.
- تصادف به‌دلیل بی‌دقتی راننده بود.
- negligence in the performance of duties
- فروگذاری در انجام وظایف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد negligence

  1. noun carelessness
    Synonyms: disregard, failure, forgetfulness, heedlessness, inattention, inattentiveness, laxity, laxness, neglect, neglectfulness, oversight, thoughtlessness, unpreparedness

ارجاع به لغت negligence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «negligence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/negligence

لغات نزدیک negligence

پیشنهاد بهبود معانی