فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Underpay

ˌʌndərˈpeɪ ˌʌndəˈpeɪ

گذشته‌ی ساده:

underpaid

شکل سوم:

underpaid

سوم‌شخص مفرد:

underpays

وجه وصفی حال:

underpaying

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

کم دستمزد دادن، پرداخت کمتری کردن، پول کمتری دادن، حقوق کم دادن، مزد کمی دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The organization decided to underpay its interns despite their hard work.

سازمان تصمیم گرفت علی‌رغم سخت‌کوشی کارآموزان خود حقوق کمتری بدهد.

Many companies choose to underpay their workers to increase profits.

بسیاری از شرکت‌ها برای افزایش سود، دستمزد کمتری به کارگران خود می‌دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده underpay

ارجاع به لغت underpay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underpay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underpay

لغات نزدیک underpay

پیشنهاد بهبود معانی