آخرین به‌روزرسانی:

Combust

kəmˈbəst kəmˈbʌst

گذشته‌ی ساده:

combusted

شکل سوم:

combusted

سوم‌شخص مفرد:

combusts

وجه وصفی حال:

combusting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

سوختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The dry leaves began to combust.

برگ‌های خشک شروع به سوختن کردند.

When exposed to extreme heat, certain chemicals can spontaneously combust.

اگر این دو ماده را با هم مخلوط کنید، ممکن است بسوزند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد combust

  1. verb to undergo combustion
    Synonyms:
    burn flame blaze flare

سوال‌های رایج combust

گذشته‌ی ساده combust چی میشه؟

گذشته‌ی ساده combust در زبان انگلیسی combusted است.

شکل سوم combust چی میشه؟

شکل سوم combust در زبان انگلیسی combusted است.

وجه وصفی حال combust چی میشه؟

وجه وصفی حال combust در زبان انگلیسی combusting است.

سوم‌شخص مفرد combust چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد combust در زبان انگلیسی combusts است.

ارجاع به لغت combust

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «combust» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/combust

لغات نزدیک combust

پیشنهاد بهبود معانی