امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pastiche

pæˈstiːʃ pæˈstiːʃ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از pasticcio به‌ جای pastiche استفاده کرد.

معنی

noun
تقلید ادبی یا صنعتی از آثار استادان فن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pastiche

  1. noun work of art formed from disparate sources
    Synonyms:
    assortment collage collection compilation copy hodgepodge imitation mishmosh paste-up patchwork potpourri reappropriation reproduction synthesis

ارجاع به لغت pastiche

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pastiche» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pastiche

لغات نزدیک pastiche

پیشنهاد بهبود معانی