امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pastil

American: ˈpæstɪl British: ˈpæstəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( pastile ، pastille ) خمیری که برای بخور دادن به‌کار رود، بخور، قرص دارویی که رویان شیرینی باشد، مداد رنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pastil

  1. noun A medicated lozenge used to soothe the throat
    Synonyms:
    cough-drop troche pastille

ارجاع به لغت pastil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pastil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pastil

لغات نزدیک pastil

پیشنهاد بهبود معانی