آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Patchwork

ˈpætʃwɜrːk ˈpætʃwɜːk

معنی patchwork | جمله با patchwork

noun uncountable

وصله‌دوزی، چهل‌تکه

The country had become a patchwork of warring lords.

کشور همچون لحاف چهل‌تکه، صحنه‌ی مبارزه‌ی اربابان جنگجو شده بود.

The patchwork quilt was colorful.

وصله‎دوزی‌ لحاف رنگارنگ بود.

noun singular

مخلوط، وصله‌مانند، ترکیب ناهم‌جنس، سرهم‌بندی‌شده، کار جسته‌گریخته، قاتی‌پاتی، درهم‌برهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a patchwork report

گزارش درهم‌برهم

a patchwork of gardens

باغ‌های قاتی‌پاتی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد patchwork

ارجاع به لغت patchwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patchwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/patchwork

لغات نزدیک patchwork

پیشنهاد بهبود معانی