شکل جمع:
saladsغذا و آشپزی سالاد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
She ordered a Caesar salad with grilled chicken for lunch.
او برای ناهار سالاد سزار با مرغ گریلشده سفارش داد.
I love eating a salad on a hot summer day.
من عاشق خوردن سالاد در یک روز گرم تابستان هستم.
غذا و آشپزی سالاد مخلوط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My grandma's recipe for fruit salad is a delightful hodgepodge of fresh berries, melons, and citrus fruits.
طرز تهیهی مادربزرگم برای سالاد مخلوط میوه، مخلوطی لذتبخش از انواع توتهای تازه، خربزه و مرکبات است.
Shirazi salad
سالاد شیرازی (سالاد مخلوط متشکل از خیار، گوجه و پیاز)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «salad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salad