Doubting

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    doubted
  • شکل سوم:

    doubted
  • سوم‌شخص مفرد:

    doubts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
شک‌برانگیز، تردیدآمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- doubting stance
- دیدگاه تردیدآمیز
- He had an interior storm of doubting thoughts.
- او از هجومِ درونیِ افکار شک‌برانگیز، رنج می‌برد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doubting

  1. adjective questioning
    Synonyms: dubious, skeptical, doubtful, suspicious

ارجاع به لغت doubting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doubting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doubting

لغات نزدیک doubting

پیشنهاد بهبود معانی