Determiner

dɪˈtɜrːmənər dɪˈtɜːmənə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    determiners

توضیحات

همچنین می‌توان از determinator به‌ جای determiner استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
دستور زبان معرف (اسم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- In the phrases "my first boyfriend", the word "my" is determiner.
- در عبارت «اولین دوست پسر من» کلمه‌ی «من» معرف اسم است.
- In the phrase "that woman", the word "that" is determiner.
- در عبارت «آن زن» کلمه «آن» معرف اسم است.
noun countable
تصمیم‌گیرنده، مشخص‌کننده، ضمیر یا صفت اشاره
- A determiner can be a specific word or a group of words.
- ضمیر می‌تواند یک کلمه‌ی خاص یا یک گروه از کلمات باشد.
- The English language has several different types of determiners.
- زبان انگلیسی دارای چندین نوع ضمیر مختلف است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد determiner

  1. noun A determining or causal element or factor
    Synonyms: determinative, determinant, determining factor, causal factor
  2. noun An argument that is conclusive
    Synonyms: clincher, determining factor

لغات هم‌خانواده determiner

ارجاع به لغت determiner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «determiner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/determiner

لغات نزدیک determiner

پیشنهاد بهبود معانی