گذشتهی ساده:
bargainedشکل سوم:
bargainedسومشخص مفرد:
bargainsدادوستد، مذاکره به منظورِ رسیدن به توافق، چانهزنی، تخفیف خواستن مشتری از فروشنده و زیادهخواهی فروشنده از مشتری، مماکست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The bargaining theory of wages holds that wages, hours, and working conditions are determined by the relative bargaining strength of the parties to the agreement.
بر اساس نظریهی چانهزنی دستمزد، اجرت، ساعات کاری و شرایط کار طبق قدرت چانهزنی نسبی طرفهای قرارداد تعیین میشود.
bargaining table
میز مذاکره
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bargaining» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bargaining