شکل جمع:
retirementsبازنشستگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the normal retirement age in this country
سن معمول بازنشستگی در این کشور
After working for 30 years, John finally reached retirement.
جان بعد از 30 سال کار بالاخره به بازنشستگی رسید.
retirement pay
حقوق بازنشستگی
retirement age
سن بازنشستگی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «retirement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retirement