معنی superannuation به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌsuːpərænjuˈeɪʃn ˌsuːpərænjuˈeɪʃn

معنی

noun

سالخوردگی، کهولت، بازنشستگی، تقاعد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد superannuation

noun A monthly payment made to someone who is retired from work

Synonyms: old-age-pension, retirement pension, retirement check, retirement benefit, retirement fund
noun The property of being out of date and not current

Synonyms: obsoleteness

ارجاع به لغت superannuation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «superannuation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/superannuation

لغات نزدیک superannuation

- superannuate
- superannuated
- superannuation
- superb
- superblock

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel